دوشنبه 16 مهر 1403

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 

اخبار داخلی هموطن آنلاين مددكاران در تنگنا...

 
 

سه شنبه 5 آذر 1387

مددكاران در تنگنا...

 
 

قراردادي‌ها از هرگونه مزايايي محرومند و حتي شكايتي نمي‌كنند؛ چون داوطلبان كار آنقدر زياد هستند كه بسادگي مي‌توانند جاي قراردادي‌هاي ناراضي را بگيرند.

سخت است كه از بدبختي‌هاي آدم‌هاي ديگر بشنوي و خودت يك دنيا مشكل داشته باشي، سخت است كه بخواهي درد تنگدستان را مداوا كني و خودت دلواپس فردا باشي، سخت است كه بخواهي از ديگران حمايت كني و سازماني كه در آن مشغول به كاري، از تو حمايت نكند.
اين قصه هر روز مددكاران بهزيستي است، قصه ايستادن با همه توان و تكيه‌گاه شدن براي آنها كه ناملايمات زندگي، كمرشان را شكسته است.

حقوق ناچيز
دكتر مصطفي اقليما، عضو هيات علمي دانشگاه و رئيس انجمن علمي مددكاران اجتماعي در گفتگو با «جام‌جم» مي‌گويد: مقايسه وضعيت مددكاران ايراني با همكارانشان در كشورهاي خارجي نشان مي‌دهد، نه تنها مددكاران خارجي پس از 20 سال فعاليت به دليل سختي كار، بازنشسته مي‌شوند بلكه ميزان حقوق آنان نيز 2 تا 3 برابر حقوق ديگر كاركنان سيستم‌هاي دولتي است، اما مددكاران بهزيستي با وجود دوره طولاني‌تر كاري، از حقوق كمتري نسبت به ديگر كارمندان و حتي همكاران خود در ديگر سازمان‌ها برخوردارند و اين سهم ناچيز از رغبت آنان براي كار در بهزيستي كاهش مي‌دهد.
وي مي‌افزايد: اگر مددكاري در شرايط انتخاب محل كار، بين سازمان بهزيستي با حقوقي حدود 250 هزار تومان و اداره‌اي ديگر مانند اداره رفاه بانك‌ها يا شركت نفت با حقوقي 700 تا 800‌هزار توماني قرار گيرد، احتمالا سازماني بجز بهزيستي را برمي‌گزيند كه اين وضعيت، از تعداد مددكاران متخصص داوطلب براي كار در بهزيستي مي‌كاهد و اين در حالي است كه اين سازمان با توجه به مسووليتش به عنوان حامي آسيب‌ديدگان، نيازي حياتي‌تر از ديگر سازمان‌ها و ادارات به مددكار دارد.

آنها شكسته مي‌شوند
فرسودگي شغلي نيز يكي از عواقب حتمي كار در بخش مددكاري بهزيستي است. بر اساس پژوهش پايان‌نامه‌اي كه طي سال‌هاي 1381 - 1380 در دانشگاه علامه طباطبايي انجام گرفت، مددكاران اجتماعي تازه استخدام شده در سيستم‌هايي كه خدمات حمايتي ارائه مي‌كنند، در مقايسه با روان‌شناسان، كاردرمان‌ها و پرستاران بيشتر به فرسودگي شغلي دچار مي‌شوند كه دليلش قابل انطباق نبودن آموخته‌هاي دانشگاهي با شرايط كاري است.
به عبارتي ديگر، شرايط نامناسب محيط كار و كمبود امكانات، به مرور زمان، آنان را دچار احساس عدم رضايت دائم، افسردگي، اضطراب و بدبيني نسبت به شغل مي‌كند، از ميزان بهره‌وري فعاليت‌هايشان مي‌كاهد و پس از مدتي، آنان نمي‌توانند نقش خود را در محيط كار بخوبي اجرا كنند.
بر اساس برنامه چهارم توسعه، سازمان‌هاي دولتي حق دارند به ازاي هر دو نفر بازنشسته، يك نفر را تا پايان برنامه استخدام كنند كه چنين شرايطي سبب شده است در سازمان‌هايي مانند بهزيستي، حجم بالايي از مسووليت‌ها و وظايف مرتبط و غيرمرتبط روي دوش كاركنان بيفتد. اوضاع وقتي اسفبارتر مي‌شود كه بدانيم گزارش‌هاي غيررسمي نشان مي‌دهد سال گذشته، سازمان بهزيستي به ازاي هر چهار تا 5 هزار بازنشسته 20-15 نفر استخدام داشته است.
يكي از مددكاران بهزيستي كه مايل نيست نامي از او برده شود، مي‌گويد: شنيده‌ايم كه در كشور‌هاي خارجي سقف تعداد مددجوياني كه هر مددكار قادر است به پرونده‌هاي آنان رسيدگي كند، 35-30 پرونده است، اما در ايران اين رقم گاهي به 150 تا 200 پرونده همزمان براي ما مي‌رسد و به دليل حجم بالاي مددجو، فعاليت ما صرفا به سرو سامان دادن به امور اداري‌شان محدود مي‌شود و نمي‌توانيم از تخصصمان بهره‌اي ببريم.
وي ادامه مي‌دهد: تعداد زيادي از مددكاران بهزيستي، قراردادي هستند كه وضعي به مراتب بدتر از رسمي‌ها دارند.
قراردادي‌ها از هرگونه مزايايي محرومند و حتي شكايتي نمي‌كنند؛ چون داوطلبان كار آنقدر زياد هستند كه بسادگي مي‌توانند جاي قراردادي‌هاي ناراضي را بگيرند.

مددكاري با دستان كاملا بسته
بسته بودن دست مددكاران بهزيستي براي مداخله مستقيم در شرايط بحران‌هاي خانوادگي و خشونت عليه زنان و كودكان نيز بر نارضايتي آنان مي‌افزايد. به اين معنا كه مددكاران اين سازمان نمي‌توانند در چنين شرايطي، مستقيما وارد عمل شوند و براي مثال اگر والديني در حال آزار كودكشان باشند مددكار، تنها از طريق مشاوره و نصيحت حق مداخله دارد و ورود تيم مددكاري به منزل به منظور خدمت‌رساني بموقع به افراد خشونت‌ديده، غيرقانوني است.

غيرمتخصص‌ها در بهزيستي
ورود غيرمتخصص‌ها به حيطه مددكاري نيز به گفته اقليما، يكي از مشكلات اين رشته است. وي مي‌گويد: حدود 70 درصد مددكاران بهزيستي تحصيلاتي مرتبط با شغلشان ندارند. شرايط استخدامي دستگاه‌ها اصلاح نشده است و برخي فارغ‌التحصيلان رشته‌هاي مرتبط با علوم انساني مانند مشاوره، روان‌شناسي، جامعه‌شناسي و الهيات داوطلب مددكاري مي‌شوند.
با توجه به گفته‌هاي رئيس انجمن علمي مددكاران اجتماعي،‌ بنابر شرايط قيد شده در مصوبه سازمان مديريت و برنامه‌ريزي سابق در سال 1385علاوه بر تحصيلكردگان رشته مددكاري، فارغ‌التحصيلان ديگر رشته‌ها نيز براي اين پست‌هاي سازماني مددكار اجتماعي استخدام مي‌شوند، اما از آنجا كه آموزشي براي مداخله در ناهنجاري‌هاي اجتماعي نديده‌اند، وظايف يك كارمند اداري را انجام مي‌دهند.

مددجويي از مددكاران
بررسي وضعيت مددكاران بهزيستي كه مسلما در صورت همكاري روابط عمومي اين سازمان، ممكن بود ابعاد تازه‌تري از آن روشن شود، نشان مي‌دهد، شايد بهتر باشد مسوولان اين سازمان غم مددكاران را هم، به غم مددجويان اضافه كنند و علاوه بر چاره‌انديشي براي حل مشكلات مددجويان، به ارتقاي وضعيت رفاهي مددكاران هم بينديشند، در اين ميان به نظر مي‌رسد نبود نظام مددكاري بر پيچيدگي مشكلات اين حرفه افزوده است و شايد اگر نظام مددكاري وجود مي‌داشت، غيرمتخصص‌ها مدعي كار در اين حرفه نمي‌شدند و دست‌كم بخشي از مطالبات مددكاران براي افزايش حقوق و تسهيلات رفاهي پيگيري مي‌شد.

 
 
   
 
 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار