یکی از انتقادهایی که به مسلمانان و به خصوص شیعیان وارد می کنند زیاد بودن مجالس عزاداری آنها نسبت به مجالس شادی است.ایرادی که قابل تامل است.
کم توجهی نسبت به جشن های مذهبی
بحث شادی و غم در جوامع و فرهنگ های مختلف نمودهای مختلفی داشته و دارد. در روانشناسی، شادی را محرکی برای فعالیت بیشتر و سرزندگی عنوان می کنند و از غم به عنوان عامل بازدارنده از پویایی و تحرک بیشتر یاد می کنند.
با توجه به اینکه جامعه ما، جامعه ای دینی است و بسیاری از آیین ها و مراسم مهم ما مربوط به مناسبت ها و مناسک دینی است، مشاهده می کنیم تعادل مناسبی بین برگزاری مراسم سوگواری و آیین های شادی در کشور ما وجود ندارد.
متاسفانه شاهد هستیم که آیین های مذهبی شاد در کشور ما به شکوه و گستردگی مراسم سوگواری نیست و هر چند در سال های اخیر، جشن هایی چون نیمه شعبان و عید غدیر باشکوه تر از گذشته برگزار می شود، ولی این جشن ها عمومیت ندارد.
البته هدف از بررسی این موضوع نادیده گرفتن و یا حتی کم اهمیت تلقی کردن مراسم سوگواری نیست و «اثبات شی نفی ما ادا نمی کند»، ولی لزوم توجه به مقوله شادی در جامعه ای که بیشتر جمعیت آن را جوانان تشکیل می دهند، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
غم، فرهنگ غالب جامعه ما
دکتر عباس محمدی اصل، جامعه شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در این خصوص معتقد است:«در جامعه ما فرهنگ غالب فرهنگ غم است و شادی حالت عرضی و فرعی دارد. بنابراین ما بیشتر برای سوگ اجتماعی آمادگی داریم.
هیچ برنامه ای برای شادمانی در نظر نداریم یا طراحی نکرده ایم
وی با اشاره به اینکه اگر ما تجربه زندگی اجتماعی مطلوبی داشته باشیم، خود به خود به سمت برنامه ریزی برای شادمانی می رویم، می گوید:«در واقع انسان های جامعه ما از این جهت با فرهنگ غم اُخت می شوند که نیازهای فردی و اجتماعی شان برآورده نمی شود».
بایستی سنت های جامعه را احیا کنیم و بین غم و شادی یک توازن پایدار برقرار کنیم
در کل اصل مطلب در این است که انسان ها را در جریان زندگی واقعی جدی بگیریم و همیاری گروهی آنها را سازماندهی بکنیم. در این صورت انسان ها به واسطه خلاقیت و دلگرمی از مشارکت جمعی به شادمانی می رسند و احساس خوشبختی خواهند کرد و خودبه خود برای شادمانی هایشان برنامه ریزی می کنند.
آسیب شناسی و آفت زدایی از مراسم دینی
حجت الاسلام علیرضا رجالی، نویسنده مذهبی می گوید: «اینکه فرهنگ غالب غم است به نوعی درست است، اما اینکه اصلا شادی وجود ندارد یا این فرهنگ موجود نیست، به طور کلی نمی توانیم بیان کنیم.»
«امام صادق (ع) در روایتی می فرمایند که خوشا به حال شیعیان ما که در مصیبت و حزن ما محزونند و در شادی و سرور ما شاد و مسرورند.
این روایت نشان می دهد که ویژگی شیعیان و دوستداران اهل بیت باید این باشد که هم در شادی ها شاد و هم در مصائب محزون باشند.»
بنابر اظهارات حجت الاسلام رجالی، هر چند در روایات شیعی بر ضرورت شاد بودن تاکید شده ولی ظلم هایی که در حق معصومین صورت گرفته باعث شده که شیعیان دچار حزن و اندوه طولانی شوند.
«از آنجایی که بسط حق آن بزرگواران همراه با مصائب و ظلم هایی بوده که درباره امامان معصوم انجام گرفته، لذا از طرفی به یاد آن مظلومیت ها شیعیان دچار حزون و اندوه طولانی می شوند و از سوی دیگر هم برپایی مجالس عزا و یادآوری مظلومیت ها باعث می شود نوعی پیوند با اهل بیت ایجاد بشود و در حقیقت برائتی از ظلم و ظالم باشد.
به نظر من شاید یکی از دلایلی که فرهنگ غالب شیعیان در رابطه با مجالس و بزرگداشت های مذهبی بر پایی مجالس عزا و اندوه است، همین مطلب باشد.»
حجت الاسلام رجالی هر چند معتقد است که به تازگی تا حدودی در برپایی مجالس شادی و عزاداری برای اهل بیت تعادل بوجود آمده و پوشش های خبری نسبتا مناسبی از طرف صدا و سیما و سایر وسایل ارتباط جمعی بعمل آمده ولی یکی دیگر از دلایل محدودیت ها برای برگزاری مجالس شادی را محدودیت در شادی و نبود برنامه های پیشگیرانه برای آسیب شناسی و آفت زدایی از مراسم های اهل بیت علیهم السلام عنوان می کند.
عزاداری با سرزندگی ناسازگار نیست
هر چند که مراسم عزاداری معصومین علیهم السلام با جدیت بیشتری توسط شیعیان برگزار می شود ولی اعیادی نیز وجود دارند که هر ساله با استقبال بی نظیری از سوی پیروان ائمه معصومین برگزار می شود.
جشن نیمه شعبان یکی از همین اعیاد است. «هر چند مراسم شادی برای اهل باید باشکوه برگزار شود، ولی از آنجایی که در روایات شیعی برای عزاداری و گریستن برای اهل بیت ارج و پاداش غیرقابل قیاسی در نظر گرفته شده، همین موضوع باعث شده که انگیزه برپایی مجالس عزا بیشتر باشد.»
«گریه ای که از سر عشق به خداوند و یادآوری عظمت او باشد، پیوند با دریای بیکران همه نیکی ها و زیبایی ها و سرچشمه همه شادی ها و بهجت ها است. گریستن بر مظلومیت اولیای الهی و جفایی که بر آنان رفته است، در واقع گریستن بر پنهان شدن خورشیدهای تابان و زندگی بخش و چیرگی ظلمت و تیرگی بر آسمان انسانیت است؛ چنین گریه ای نه تنها به افسردگی نمی انجامد، بلکه به گواهی تاریخ و تجربه، همواره نیروی معنوی و قدرت روحی و سرزندگی را افزایش می دهد و پویایی و تحرک جامعه انسانی را رونق می بخشد.»
دچار خود سانسوری شده ایم
از دیدگاه بسیاری از کارشناسان مسائل اجتماعی هنگامی که درباره مسائلی صحبت می شود که مربوط به اجتماع است، نمی توان تنها برای یک بُعد قضیه تصمیم گرفت. به باور آنها موضوعاتی نظیر «حق و باطل»، «سیاهی و سفیدی» و یا «پیری و جوانی» همگی مکمل یکدیگر هستند.
«شادی و غم هم همین طور هستند، نه چیزی شادی مطلق است، نه چیزی غم مطلق؛ چون این دو با هم باعث پیشرفت انسان می شوند». وی با اشاره به اینکه در بحث غم و شادی، انسان نمی تواند یک بعدی باشد.
کسی نمی تواند بگوید من فقط می خواهم غمگین باشم. چنین انسانی عمرش کوتاه می شود و علم ثابت کرده که امراض مختلفی به سراغ چنین فردی می آید. شادی یک نیاز طبیعی انسان است که باید به آن پاسخ داده شود. اگر کسی به نیاز غذا خوردن پاسخ ندهد، بعد از مدتی زخم معده می گیرد و می میرد. باید هر نیازی جای خودش دیده شود.
«از آنجایی که دین مبین اسلام، کامل ترین دین تا قیام قیامت و قرآن هم آخرین کتاب است تمامی این مسائل را دیده است. در اسلام بحث غم و شادی معیار و ملاک دارد. ما نمی توانیم هر طور که دلمان می خواهد شاد یا غمگین باشیم، بلکه باید ببینیم در سیره عملی ائمه و در قرآن و احادیث شادی و غم چگونه تعبیر شده است.»
چه می توان کرد؟
نگاهی گذرا به تعالیم دینی نشان می دهد، شادی و سرزندگی از آثار ایمان مذهبی است؛ چرا که مذهب بر زمینه های پیدایش شادی سفارش کرده و نشانه هایش را ستوده است. توصیه به شرکت در مجالس شادی مثل مجالس عروسی، ولیمه و اطعام دادن در هنگام ازدواج و تولد فرزند و خرید خانه و برگشت از حج و زیارت که هدف از آنها ایجاد انس و الفت و صفا بین مؤمنان و شاد و مسرور ساختن آنها است، گواه اهمیت دادن دین مبین به مقوله شادی و سرور است.
سفارش به پوشیدن لباس های نیکو و زیبا و زینت کردن و معطر بودن و شادی کردن و شاد ساختن یکدیگر در اعیاد اسلامی، به ویژه عید سعید غدیر و تأکید بر صله ارحام و اطعام دادن و دست دادن و مصافحه با مؤمنان و زیارت آنها و تبسم کردن به رویشان و هدیه دادن به آنها، شاهد دیگری بر توجه اسلام به این امر است.
با توجه به مسائلی که کارشناسان نیز به آنها اشاره کردند، چنین می توان استنباط کرد که جامعه ما در شرایط فعلی به یک برنامه ریزی و مشارکت پایدار در زمینه فرهنگ سازی برای شاد بودن، چه از نوع مذهبی و چه از نوع ملی نیاز دارد؛ فرآیندی که قطعا برای شکل گرفتن به زمان نیاز دارد.
با این وجود به اعتقاد نگارنده در شرایط بین المللی فعلی و تلاش هایی که رسانه های غربی برای ارائه تصویری غیرواقعی و خشن از دین مبین اسلام می کنند، باید همه دست به دست هم دهیم تا این مجالس و محافل دینی، تریبون پرقدرت ترویج اسلام ناب محمدی شده و از این کانال، حقایق دینی بیش از پیش برای جامعه به ویژه جوانان منتشر شود.
از نشانه هاي شيعه هم همين است كه در شادي اهل بيت شاد و در زمان اندوه اهل بيت (ع) محزون باشند، اطعام نمودن، جشن گرفتن و شاد بودن در شادي اهل بيت همان مقدار ثواب دارد كه در زمان حزن اهل بيت (ع) ثواب دارد.
از 27 رجب تا 19 ماه مبارك رمضان ايام شادي اهل بيت عصمت و طهارت است. چه اشكالي دارد تا براي ميلاد امام حسين (ع) هم ۲۰ روز جشن بگيريم به شرط رعايت شئونات اسلامي رعايت شود، مثلاً زنداني آزاد كنيم و يا قرض مقروضي را ادا كنيم يا كسي را كه تاكنون توفيق زيارت امام حسين (ع) را پيدا نكرده راهي سفر زيارتي كنيم ، خلاصه گرهي از گره مومنين باز كنيم باعث شادي امام حسين (ع) است. |